کار خندهدار سرباز بعثی در اسارتگاه آزادگان ایرانی
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۳۴۸۲۴
به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، مهدی طحانیانT آزاده دفاع مقدس که در ۱۳ سالگی به اسارت بعثیها در آمده است، در یکی از خاطرات خود تعریف میکند: «بین سربازهای عراقی اردوگاه، عبدالرحمن آدم خیلی پستی بود. معلوم نبود چه عقدهای از ما داشت. موقع سوت آمار میآمد و کنار در آسایشگاه میایستاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خودش می گفت: «من فرشته عذاب شما هستم. خدا مرا فرستاده تا شما مجوسها را شکنجه بدهم.»
وقتی نماز خواندنمان را میدید، میگفت: «شماها همهتون مجوسید. بیخود دارید این اداها رو در میارید که ما رو خر کنید که مسلمونید. فکر کردید ما هم باورمون میشه!»
عبدالرحمن برای اینکه نشان بدهد راه و رسم مسلمانی را فقط خودش بلد است، یک آفتابه آب برمیداشت و از اتاق خودشان این همه راه میآمد پشت آسایشگاه ما و وضو میگرفت و همان جا به شیوه سنیها به نماز میایستاد. خیلی هم ژست آدمهای تمیز و اهل نظافت را به خودش میگرفت. اکثر اوقات پوتینهایش واکسزده و لباسهایش تروتمیز بود.
یک بار موقع آزادباش داشتم در روشویی، لباسم را میشستم که دیدم عبدالرحمن از یکی از دستشوییها بیرون آمد؛ ایستاد ۲ متریام و شیر آب را باز کرد. وانمود کردم که سرم به کار خودم است و توجهی به او ندارم؛ اما زیرچشمی میپاییدمش.
عبدالرحمن صابون کوچکی را که بچهها برای استفاده کنار شیرهای آب گذاشته بودند برداشت و شروع کرد به شستن دست و صورتش. حین شستن هم خودش را باد میکرد و نیمنگاهی به اطرافش میانداخت که ببیند بچهها او را نگاه میکنند یا نه. دلش میخواست همه بدانند که او چقدر تمیز است.
داشتم به لباسم چنگ میزدم که یک دفعه دیدم عبدالرحمن صابون پر از خرده ریش بچهها را مثل یک حبه قند انداخت توی دهانش و با انگشت سبابه شروع کرد به مسواک زدن!
هم خندهام گرفته بود هم حالم داشت به هم میخورد. به غیر از من، ۲ تا از بچهها هم آن جا بودند. زیرچشمی نگاهی به هم انداختیم و سعی کردیم جلوی خندهمان را بگیریم. عبدالرحمن ۳ـ۲ مرتبه که این کار را کرد، حس کرد دندانهایش تمیز شده است و دست از کار کشید و سلانه سلانه از دستشویی بیرون رفت.
وقتی مطمئن شدیم حسابی از دستشوییها فاصله گرفته از خنده منفجر شدیم.
بین سربازهای عراقی که به قول بچهها مثل گربه از آب فراری بودند، یک نفر پیدا شده بود که ادعای نظافت داشت؛ او هم این طور گل کاشته بود!»
منبع: کتاب «سرباز کوچک امام» به قلم فاطمه دوستکامی
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سرباز کوچک امام مهدی طحانیان اسارتگاه اردوگاه آزاده دفاع مقدس جنگ تحمیلی بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۴۸۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهادت یک مرزبان در کردستان در پی تیراندازی افراد ناشناس
به گزارش صدای ایران از انتخاب،پلیس اعلام کرد: در پی تیراندازی افراد ناشناس به برجک نگهبانی در هنگ مرزی بانه سرباز وظیفه «فرزین دلیان» اهل کرمانشاه به فیض عظیم شهادت نائل شد.
تیراندازی افراد ناشناس از مواضع نامشخص مستقر در آن سوی نوار مرزی، به سمت مأموران پاسگاه مرزی هنگ ژال، صورت گرفته که متاسفانه، علاوه بر شهادت یکی از کارکنان وظیفه، دو سرباز وظیفه و یک کادر دیگر نیز مجروح شدند که جهت سیر مراحل درمان، به یکی از مراکز درمانی منتقل شدند.
بررسیها جهت روشن شدن زوایای این جنایت ادامه دارد که اطلاعات تکمیلی، متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد.